بازار بزرگ تهران ماههاست آرام است، خبری از رونق و جنب و جوش قدیمیاش نیست.کاسبان فقط برای دلخوشی کرکره حجرهها را بالا میبرند و سکوتی عمیق، اوج ساعات کاری را در هزار توی بازار در بر گرفته است. علت این امرچیست؟
یکی از دلایل این امر اینست که بازار، تغییرات کسب و کار را درک نکرده و مرکزیت خود را به دلیل به روز نبودن بازاریان با تحولات، از دست داده است. در گذشته کیفیت بسیاری از کالاهایی که در بازار بزرگ تهران عرضه میشد، متفاوت با مغازههایی بود که در شهرستانها به فروش کالا میپرداختند، اما اکنون، بسیاری از فروشندگان خانگی یا حتی کسانی که مغازهای کوچک در گوشه و کنار شهرها دارند، ترجیح میدهند که از بازارهای محلی خود خرید کنند؛ چراکه دیگر برایشان صرفه ندارد که به بازار بزرگ تهران بیایند. گاه اجناس از شهرستانها هم گرانتر است، در حالیکه در گذشته، بازار بزرگ تهران محلی بسیار مناسب برای خریدهای با کیفیت و با قیمت مناسب به شمار میرفت. به هرحال به نظر نمیرسد بازار بزرگ تهران، به این زودیها تکانی بخورد و دست از رکود بردارد.
امروزه کسب و کارها هوشمند شده اند، امروزه روش خرید اصناف در مناطق شهری وحتی شهرستانها تغییر کرده است، رفتار مصرف کنندگان درخرید، با گذشته فرق کرده است . امروزه تجارت الکترونیک به سرعت درحال گسترش است ، امروزه کسب و کارها همدیگر را در اینترنت پیدا میکنندو...
این داستان خیلی ها در ایران است که هنوز با ادبیات دهه 60 و70 شمسی میخواهند در دهه 90 کسب و کارکنند.
🔷تغییر کنید، قبل از اینکه مجبور به تغییر شوید
همه ما فکر می کنیم که خیلی عاقل و باهوش هستیم اما به صورت ناخودآگاه تحت تاثیر متغیرهای مختلفی قرار می گیریم و تصمیمات ما از مدار عقلانیت خارج می شود.
هیجان باعث می شود که شانس موفقیت خود را بیش از اندازه ارزیابی کنیم. به همین دلیل هست که کازینوها، از نور زیاد و صدای بلند استفاده می کنند: می خواهند افراد را هیجانی کنند! هرچقدر بیشتر هیجانی شوند، پول بیشتری صرف خواهند کرد. هرچقدر که درباره موضوعی بیشتر هیجان زده باشیم، ریسک ها را کمتر تخمین می زنیم.
هایپرمارکت ها هم از سه متغیر نورپردازی، سقف بلند و موسیقی به خوبی استفاده می کنند. به همین دلیل است که وقتی سیستم روشنایی هایپرمارکت ها برای چند ساعتی دچار نقص می شود به وضوح روی فروش آن ها تاثیر می گذارد.
ممکن است بگویید که هایپرمارکت ها و کازینوها هر دو این ویژگی را دارند که مردم برای تفریح و سرگرمی به آن جا می روند. باشد بگذارید یک مثال دیگر بزنم: معمولا بازار سهام جزو بازارهای پیشرفته است. بازیگران آن نه به قصد تفریح بلکه کاملا با هدف سودآوری به آن بازار می آیند. یافتههای پژوهشی متعدد نشان می دهد که بین آب و هوا و میزان خرید و فروش سهام آن هم در حرفه ای ترین بازارها رابطه معناداری وجود دارد. یک درجه افزایش حرارت روی حجم خرید و فروش سهام تاثیر می گذارد! برخی یافته ها نشان می دهد که اینکه امروز آفتابی است یا ابری، هم روی قیمت ها تاثیرگذار است و هم روی میزان خرید و فروش. همین طور درجه رطوبت تاثیر معکوس دارد!
بنابراین عناصر غیرمرتبط شامل هیجان، موسیقی، درجه حرارت، میزان رطوبت، میزان روشنایی بر روی تصمیمات ما کاملا موثر است.
برخی معتقدند عواطف و منطق، رابطه الاکلنگی با هم دارند؛ هر طرف که بالا برود، طرف دیگر پایین می آید. چه باید کرد؟
1- عواطف خود را بشناسید و تشخیص دهید که چگونه تفکر شما را تحت تاثیر قرار می دهد.
2- فاصله زمانی-مکانی بگیرید و به جای تفکر، تامل کنید. در تصمیمات مهم از موقعیتی که در آن هستید فاصله بگیرید و به خودتان زمان بدهید. اگر بخواهید در همان لحظه تصمیم گیری کنید تحت تاثیر عوامل محیطی آن جا قرار خواهید گرفت. سپس با لیست کردن جنبه های مثبت و منفی هر تصمیم، منطق خود را بالا ببرید. با دیدن واقعیت های مربوطه بر روی کاغذ، می توانید به صورت عقلانی در مورد انتخاب ها فکر کنید و تاثیر عواطف و عوامل دیگر را بر خود کمتر می کنید.
می خواهید به فردی پیشنهاد ازدواج دهید یا می خواهید به رییس تان یک ایده سرمایه گذاری را پیشنهاد کنید، سعی می کنید در چه شرایطی پیشنهاد خود را به او بدهید که احتمال جواب منفی شنیدن را کم کنید؟
دکتر مجتبی لشکربلوکی