مهم ترین فردی که باید به دیدار نوروزی اش بروید کیست؟


نوروز فرصت خوبی است برای تازه شدن دیدارها. اما نوروز شما نوروز نخواهد شد مگر اینکه حتما به دیدار یک نفر بروید و متاسفانه بیشتر ما، فرصت نمی کنیم که این فرد را در طول ایام عید ملاقات کنیم. آنقدر درگیر دید و بازدیدهای همیشگی، برنامه های تلویزیونی و مسافرت هستیم که این فرد در لیست ما، نفر آخر قرار می گیرد و در انتها نیز مانند همیشه فراموش می شود. بهمین خاطر است که قیصر امین پور سروده است:
دیر گاهی است که اُفتاده ام از خویش به دور!
شاید این عید، به دیدارِ خودم هم بروم...!

درست است، مهم ترین فردی که باید به دیدارش برویم و از حالش بپرسیم: خود ما هستیم.

☑️⭕️تجویز راهبردی: چهار نکته کلیدی برای دیدار با خویشتن:

برای اینکه این دیدار، دیدار خوبی باشد این چهار نکته را رعایت کنید:

1- وقت ویژه ای را برای وی در نظر بگیرید. سعی کنید در ایام عید زمان خوبی را که سرحال و با انرژی هستید و سرتان شلوغ نیست را برای این دیدار انتخاب کنید. در طول سال که به او سر نزده اید دست کم در ایام عید زمان خوبی را برای وی کنار بگذارید.
 
2-وقتی به دیدار خودتان رفتید، بگذارید او حرف بزند. به حرف هایش گوش کنید. او یک سال شاید هم بیشتر است که حرف نزده است. بگذارید بیرون بریزد و راحت شود. با حوصله به دغدغه هایش، غرغرهایش، آرزوهایش و اهدافش گوش کنید.

3-سوال اولی که از او می پرسید این باشد: چه اهدافی برای سال جدید برای خودت در نظر گرفته ای؟ می خواهی در ارتباط های پنج گانه ات (با خدا، با خودت، با خانواده، با جامعه و در نهایت با جهان) چه کنی؟ سر فرصت به حرف هایش گوش کن. چون بعد از دیدار باید بلافاصله آن ها را بنویسی.

4-وقتی صحبت هایش تمام شد، حالا مورد به مورد درباره اهدافش دقیق تر بپرس. مثلا بپرس که فلان هدفی که اشاره کردی، دقیقا چقدر؟ در چه زمانی؟ چگونه؟

نکته: هیچ ایرادی ندارد که گاهی اوقات بلند بلند هم با خود صحبت کنید که گفته اند: همچو مجنون گفتگو با خویشتن باید مرا. بگذارید یک روز در سال دیوانه به نظر برسید. اگر دوست داشتید می توانید بنشینید یا اینکه خودتان را به یک پیاده روی و سپس یک فنجان چای دعوت کنید. مهم این است که در بهترین و شاداب ترین حالت با خود دیدار کنید.


دکتر مجتبی لشکربلوکی

داستان فوق العاده جذاب متشکرم چارلز

چند سال پیش هنگام اهدا یک جایزه معتبر که برنده آن یک خانم بود. او پشت تریبون رفت و در حالی که همه انتظار داشتند نطقی طولانی کند فقط یک جمله بسیار کوتاه گفت: چارلز متشکرم! جایزه اش را گرفت، آمد پایین و نشست.

هیچکس منظور وی را متوجه نشد و در ذهن همه فقط یک سوال باقی ماند: چارلز کیست؟ مگر چقدر به این زن کمک کرده که بابت دریافت چنین جایزه معتبری فقط از او تشکر کرده و نامش را می آورد؟

مدتی بعد وی به یکی از برنامه های پر بیننده تلویزیونی دعوت شد مجری برنامه از او خواست منظورش را از آن جمله بگوید و چارلز را به جهانیان معرفی کند.

وی با لبخندی گفت: سالها پیش من زنی بودم که سواد دبیرستانی داشتم. خانه دار، الکلی و مادر سه کودک که هر سه کمتر از هفت سال سن داشتند. همسرم هم الکلی و بسیار هوسباز بود. هر شب بایک زن به خانه می آمد و گاه با چند زن که جلوی چشم بچه هایم مواد مصرف میکردند و....
و من از ترس از دست دادن همسرم نه تنها به او اعتراضی نمی کردم بلکه همپای او و دوستانش می شدم. از فرزندانم به قدری غافل بودم که اگر دلسوزی همسایه ها نبود هیچکدام زنده نمی ماندند. تا اینکه یک روز ...

همسرم مرا ترک کرد. بی هیچ توضیحی! و من تا امروز نمیدانم که کجا رفت و چرا. ولی یک واقعیت عریان جلوی چشمم بود: من زنی بودم که هنوز 30 سالم نشده بود. الکلی و منحرف بودم. سه فرزند و یک خانه اجاره ای داشتم و هیچ توانایی برای اداره زندگی نداشتم.

روزها گذشت تا اینکه به خاطر نداشتن پول کافی مجبور به ترک الکل شدم و در کمال تعجب دیدم چقدر حالم بهتر است. به مرور کاری کوچک پیدا کرده و خودم زندگی خود و بچه هایم را اداره کردم. بچه ها به شدت احساس خوشبختی می کردند و من تازه می فهمیدم درحق آنها چه ظلمی کرده ام. وقتی دیدم بچه هایم با چه لذتی درس می خوانند و با من همکاری می کنند تا مبادا روزهای سیاه بازگردند من هم شروع به درس خواندن کردم و...

امروز این جایزه در دستان من است. همان دستانی که روزگاری نه چندان دور از مصرف الکل رعشه داشت و هرگز نوازشی نثار کودکانش نکرد. اگر همسرم مرا ترک نمی کرد هرگز به توانایی هایم پی نمی بردم. چون من ذاتا انسانی بی اراده و وابسته بودم.

مجری پرسید: پس چارلز چه زمانی وارد زندگی ات شد و چگونه کمکت کرد؟

زن پاسخ داد: او وارد زندگی من نشد، او خارج شد! چارلز همسر من بود.

☑️⭕️تحلیل راهبردی:
ماکسیم گورکی نویسنده انقلابی روسی جمله ای دارد که زیبا و هوشمندانه است: در کالسکه گذشته شما هیچ جا نمی توانید برسید!
مساله همین جاست. ما اگر بخواهیم همه آن چه را که داریم همیشه با خود داشته باشیم همچون کودکی هستیم که در نهایت در کالسکه بی اراده و وابسته بزرگ خواهیم شد. بزرگ شدن و موفقیت با از دست دادن است که معنا پیدا می کند.
شما هرگز نمی توانید لذت اقیانوس را درک کنید مگر اینکه شهامت از دست دادن آرامش ساحل را داشته باشید.
از این پس هر گاه چیزی (یک پشتوانه قوی، اعتبار، شهرت، شبکه ارتباطی، پول و ...) را از دست دادید، دو راه دارید: یکی اینکه تا آخر عمر حسرت از دست دادن آن را به دوش بکشید و همچنان در ذهن خود به او وابسته بمانید و یک راه دیگر این است که بگویید: متشکرم چارلز!
یعنی اینکه تا کنون برای موفقیت و آرامش و زندگی به تو وابسته بودم از امروز سعی می کنم مسیر دیگری پیدا کنم. بگذارید چارلزهای زندگی تان بروند. خدا بزرگ است و امکانات وسیعی در اختیار تک تک ما قرار داده است.


دکتر مجتبی لشکربلوکی

هفت دلیل پنهانی که نمی گذارد فهرست کارهای خود را تکمیل کنید

این یک مشکل همگانی است که روزهای مان بی برنامه و بی ثمر است اما دلایل آن چیست؟

1- فهرست کارهای خود را صبح می نویسید
فهرست کارهای خود را شب قبل بنویسید. این گونه مجبور نیستید انرژی صبح اول وقت خود را صرف برنامه ریزی کنید. در ضمن صبح با انگیزه از خواب برمی خیزید.

2-  بیش از اندازه می نویسید
فقط سه تا از مهم ترین کارهای خود را یادداشت کنید، کارهایی که باید هر طور شده در روز آینده انجام شود.

 3- دسته بندی نمی کنید.
وقتی که سه کار اصلی و مهم خود را مشخص کردید،‌ همه اهداف خود را در دو لیست دسته بندی کنید: اهداف بلند مدت و اهداف هفتگی و کوتاه مدت.

 4- کار خود را به طور واضح و روشن نمی نویسید.
اگر اهدافتان مبهم و نامعلوم باشد،‌ خروجی کار شما نیز مبهم خواهد بود. کارها را به شکل واضح بنویسید، مثلا به جای ورزش بنویسید 15 دقیقه پیاده روی سریع و 25 دقیقه تنیس روی میز

 5- اولویت بندی نمی کنید
اگر با کاری که اولویت پایین تری دارد شروع کنید به احتمال زیاد نمی توانید کارهای مهم تر را به اتمام برسانید. سه تا از مهم ترین کارهای خود را به ترتیب اولویت شماره بندی کنید و تمام هدفتان بر این باشد که اولین کار را صبح اول وقت قبل از اینکه ایمیل خود را چک کنید انجام دهید.

 6- انتظار حوادث غیرمنتظره را ندارید.
هر روز حداقل یک ساعت را برای کارهای غیرمنتظره در نظر بگیرید. در نظر گرفتن چنین زمانی برای حوادث غیر منتظره استرس شما را کاهش می دهد.

7- اهداف بزرگ خود را فراموش کرده اید.
درباره بزرگ ترین هدف خود فکر کنید. مثلاً آیا دوست دارید ارتقاء شغلی بگیرید؟ پول خود را برای تعطیلات پس انداز کنید؟ اگر کارهای داخل لیست، شما را به آنچه که می خواهید نمی رساند مجدد آنها را ارزیابی کنید و ببنید چرا آن ها را داخل لیست آورده اید.

☑️⭕️تجویز راهبردی:
به زبان ساده اگر می خواهید کارهای تان سریع و منظم انجام شود:

1-شب قبل برنامه ریزی کنید. می توانید به خودتان پیامک بزنید.
2-تعداد محدودی کار تعریف کنید. کارهای خود را خیلی واضح و مشخص بنویسید. کارهای تان را دسته بندی شده و اولویت بندی شده بنویسید
3-از خودتان بپرسید این کارهایی که برای فردا تعریف کرده ام در راستای اهداف اصلی من هست یا اینکه صرفا کارهای روزمره است؟
4-فکر کنید اگر مسایل پیش بینی نشده رخ داد چه می کنید؟
5-اولش سخته. اما کم کم عادت می کنید. یک هفته تجربه کنید تاثیر واضح آن را روی عملکردتان می بینید.

تجویز راهبردی از شبکه استراتژیست

بازاریابی مناسبتی چیست؟

کسب‌وکارها می‌خواهند از کمپین‌های بازاریابی خود بیشترین‌ فروش را داشته باشند. برای دستیابی به این هدف راهکارهای مختلفی هم‌چون تحقیقات بازاریابی، تجزیه تحلیل رفتار کاربران جهت هدف‌گیری دقیق، پیشنهادات غیرقابل رد و هدف‌گیری عاطفی وجود دارد.

با این‌حال، بسیاری از کمپین‌هایcampaign  بازاریابی نمی‌توانند تمامی خریداران احتمالی خود را یافته و هدف قرار دهند. در چنین مواردی از بازاریابی مناسبتی occasional بهره گرفته می‌شود که نتایج بهتری ارائه می‌کند. تعطیلات رایجترین روش استفاده از بازاریابی مناسبتی است، مطمئنا تا به حال شاهد پیشنهادات ویژه برای روز مادر، ولنتاین و عید نوروز بوده‌اید، تمایل به خرید در چنین مناسبت‌هایی بیشتر از سایر روزهای معمولی است.

اما بازاریابی مناسبتی چیزی فراتر از تبلیغات در روزهای تعطیل است. اجازه دهید تعاریف ساده‌تری از آن ارائه کنیم:

بازاریابی Marketing مناسبتی به معنی هدف قرار دادن مخاطبانی است که تمایل بیشتری برای خرید و یا پاسخ به کمپین‌های بازاریابی دارند.

در ادامه برخی از رایجترین زمان‌هایی که می‌توانید از بازاریابی مناسبتی بهره بگیرید آورده شده است.

اخبار

به موضوعات و تاپیک‌های اخیر اخبار News توجه کنید، آیا می‌توانید ارتباطی بین آن‌ها و برند Brand خود برقرار کنید؟ اگر در اخبار آورده شده است که گروهی از مردم به یک قانون Law خاصی که اخیرا ایجاد شده است، توجه دارند؛ آیا محصولات و یا خدمات شما می‌تواند از این موقعیت استفاده کند و توجه‌ها را به خود جلب کند.

رویدادها

در حال حاضر، روزانه رویدادهای Events مختلفی در اقصی نقاط جهان در حال برگزاری است. کدام یک از این رویدادها می‌توانند خریداران بیشتری را به خرید محصولات، خدمات و یا راه‌حل‌های شما تشویق کنند؟

تعطیلات

همان‌طور که در بالا نیز اشاره کردیم، اغلب از مناسبت‌های تعطیلی برای تبلیغات Advertisement بازاریابی استفاده می‌شود. تقویم را بررسی کنید، آیا مناسبت‌ پیش‌رو به کسب‌وکار شما مربوط است؟ تعطیلات دیگر چطور؟ تنها در صورتی به پیشواز چنین اقداماتی بروید که چنین مناسبت‌هایی برای خریداران‌تان مربوط و انگیزه‌بخش باشد.

همبستگی

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که چرا شیر را همراه صبحانه می‌خوریم؟ نوشیدنی‌های ورزشی را به هنگام ورزش کردن و نوشابه را همراه با ناهار یا شام در رستوران؟ دلیل همه‌ی این موارد همبستگی‌هایی است که بازاریابان میان مناسبت‌ها و محصولات ایجاد کرده‌اند.

چرخه عمر

اگر مناسبت‌های مرتبط با چرخه عمر Life Cycle هم‌چون تولدها و سالگردهای مختلف با چشم‌انداز کسب‌وکار شما متناسب است، توجه به آن و ارائه‌ی تبلیغات هدفمند می‌تواند نتایج بسیار خوبی را به بار آورد. این کمپین در مراحل اولیه می‌تواند منجر به ایجاد ارتباط با مشتری و افزایش آگاهی نسبت به کسب‌وکارتان شود.

مناسبت‌های مرتبط با مشتری برای کسب‌وکارهایB2C

این مورد مناسبت‌های مربوط به یک شخص را مورد بررسی قرار می‌دهد. به عنوان مثال خرید اتومبیل، خانه و یا مسافرت به یک شهر دیگر می‌تواند مناسبت بسیار خاصی برای افراد باشد. مشتریان در چنین وضعیتی به خرید وسایلی مثل ابزارآلات امنیتی اتومبیل، خرید پرده برای خانه و لوازمی مشابه تمایل بیشتری خواهند داشت که این محصولات ممکن است با کسب‌وکار شما در ارتباط باشد.

بازاریابی مناسبتی کسب‌وکارهای B2B

اگر جزو کسب‌وکارهایی هستید که محصولات خود را نه به یک مشتری، بلکه به یک کسب‌وکار دیگر می‌فروشید، باید به مواردی هم‌چون تغییر مدیریت، معرفی محصول جدید، توسعه کسب‌وکار و غیره توجه کنید.

لیستی که به آن اشاره کردیم، به صورت جامع به تمام فرصت‌های بازاریابی مبتنی بر مناسبت‌ها اشاره نمی‌کند. کلید بازاریابی مناسبتی یافتن موارد هدفمندی است که در آن خریداران تمایل بیشتری برای خرید خدمات، توجه به کمپین‌های بازاریابی و یا تبلیغات شما دارند.

چگونه از موارد مطرح شده در بالا به نفع کسب‌وکار خود بهره بگیریم؟

موارد مطرح شده را به دقت بررسی کنید و بهترین راهکارهای بازاریابی مناسبتی را برای بهبود عملکرد بازاریابی و فروش‌تان استفاده کنید.

در نظر داشته باشید که همه‌ی موارد مطرح شده در بالا برای همه‌ی کسب‌وکارها Business مفید نیست، بلکه باید مرتبط‌ترین آن‌ها را شناسایی کرده و از آن ها استفاده نمود.

در برخی مواقع نیاز هست که بدون برنامه‌ریزی‌های قبلی از بازاریابی مناسبتی بهره بگیرید، آیا آمادگی لازم برای عکس‌العمل سریع در مقابل مناسبت‌های مختلف را دارید؟ برای آ‌‌ن‌ها برنامه‌ریزی کنید.

میزان عکس‌العمل کاربران به کمپین‌های مناسبتی و سایر تبلیغات را بسنجید، در صورتی‌که کمپین‌های مناسبتی میزان بازگشت سرمایه‌ی کافی ارائه کنند، از آن‌ها بهره بگیرید.

بازاریابی مناسبتی تلنگری به مخاطبان هدفی است که قبلا انتخاب‌شان کرده‌اید. این نوع از بازاریابی بعد زمان و موقعیت را به کمپین‌های بازاریابی و تبلیغات اضافه می‌کند و خریداران را زمانی‌که در اوج تمایل به خرید قرار دارند، می‌یابد.

 

چگونه فقط با دستکاری در تعریف مساله پاسخ ما را تغییر می دهند؟


اولین قدم در تصمیم گیری و بویژه تصمیمات استراتژیک، این است که بگوییم سوال ما چیست؟ به همین خاطر هم هست که خطرناک ترین قسمت تصمیم گیری قالب بندی اطلاعات و پرسش هایی است که مساله را برای ما مطرح و تعریف می کند.

روشی که یک مساله قالب بندی می شود به طور عمیق بر تصمیم گیری ما تاثیرگذار است. به عنوان مثال این آزمایش زیرکانه را بخوانید!

 فرض کنید دولت درصدد است یک بیماری نادر را که 1500 نفر دچار آن هستند را ریشه‌کن کند و برای این کار دو طرح پیشنهاد شده است:
طرف الف: چنانچه طرح الف پیاده شود موجب نجات 500 نفر خواهد شد.
طرح ب: چنانچه طرح اجرا شود 33 درصد احتمال وجود دارد که 1500 نفر نجات یابند و 66 درصد احتمال دارد که همه بمیرند.

اگر شما در موقعیت انتخاب قرار بگیرند کدام گزینه را ترجیح می‌دهید؟ احتمال خیلی زیاد شما گزینه الف را انتخاب کرده اید. بر اساس تحقیقات انجام شده 72 درصد افراد طرح الف را بر طرح ب ترجیح می‌دهند؛ یعنی نجات قطعی 500 نفر را بر نجات احتمالی 1500 نفر برتر می‌دانند. این نوع اثر قالب‌بندی نشان می‌دهد که افراد نتایج قطعی را بر گزینه‌های ریسک دار ترجیح می‌دهند. خب به نظر منطقی می رسد.

جنبه دیگر این اثر در حالت‌های منفی است. به گزینه‌های زیر دقت کنید کدام یک را انتخاب می‌کنید؟
طرح پ: اگر این طرح پیاده شود 1000 نفر خواهند مرد.
طرح ت: اگر این طرح اجرا شود 33 درصد احتمال دارد که هیچ کس نمیرد و 66 درصد احتمال دارد که همه 1500 نفر بمیرند.

نتایج تحقیق نشان داد که 78 درصد گزینه ت و 22 درصد گزینه پ را انتخاب کردند.
حالا یک بار دیگر 4 طرح را با هم مقایسه کنید. می بینید که طرح پ همان طرح الف و طرح ت همان طرح ب است. به بیان دیگر تفاوت گزینه‌های پ و ت با گزینه‌های الف و ب در این است که گزینه‌های پ و ت به شکل منفی بیان شده‌اند. تنها تفاوت شان این بود که چارچوب/قالب بیان کردن شان با هم متفاوت بود.
 یعنی افراد در گزینه‌های مثبت (الف و ب) سعی کرده بودند ریسک نکنند و پیامدهای قطعی را در نظر بگیرند ولی در گزینه‌های منفی (پ و ت) سعی کردند که ریسک کنند تا از خسارت احتمالی جلوگیری شود. پس این اثر گویای این مطلب است که افراد در مواجهه با موقعیتی که به مزایای قطعی تأکید دارد از ریسک اجتناب می‌کنند و وقتی به خسارت احتمالی تأکید می‌شود ریسک می‌کنند.

☑️⭕️تحلیل راهبردی:
یکی از ویژگی های مغز انسان این است که جستجوگر و کنجکاو است. نمی تواند در برابر سوال مقاومت کند. به همین خاطر وقتی سوالی را مطرح می کنید بلافاصله در جستجوی جواب خواهد بود. بنابراین در معرض آسیب قرار می گیرد! چرا که قبل از آن که مطمئن شود که سوال به خوبی مطرح شده، فرآیند جستجوی جواب را آغاز می کند. برای جلوگیری از افتادن در چنین دامی می توانیم چند مدتی کمی تمرین کنیم قبل از پرداختن به پاسخ درست، مطمئن شویم که آیا مساله به درستی مطرح و صورت بندی شده است؟ آیا می توانم مساله را به گونه دیگری صورت بندی و مطرح کنم؟

دکتر مجتبی لشکربلوکی
X